روز های زندگی
اگر عشق در عالم نبود هنر و صنعت و زیبایی هم نبود... عشق است که بشر را از خاکستر نشینی رهایی بخشیده و زیبایی را به زندگی ما راه داده.
عشق شیرین ترین خوشی و بد ترین اندوه است.
اندیشه ها .رویاها. ارزوها و اشکها از ملازمان جدایی ناپذیر عشق حقیقی اند.
وقتی که موضوع عشق در کار است پای عقل می لنگد.
خداوند شهپر عشق را به انسان داد تا به وسیله ی ان بتواند به سوی عشق پرواز کند.
عشق اضطراب زندگی است.
عشق عبارت است از لبخندی و قطره اشکی از اسمان اندیشه و لبخندی از بوستان روح.
عشق شبنمی است که از اسمان به غنچه قلب انسان می نشیند.
عشق جرقه سوزان و سرگردانی است که از قلبی می جهد و اخگر خود را در سینه جوشان دیگری جا می دهد.
عشق پاک قادر است سعادتمندترین و دل انگیزترین زندگی را بوجود می اورد.
عشق بلایی است که همه خواستارش هستند.
عشق حقیقی اتش مخروبی است که شعله خود را به سایر احساسات نیز سرایت میدهد و انهارا با یک فوت جدید زنده می سازد از این جاست که گفته اند عشق قهرمانها خلق میکند.
بی عشق زندگی محال است.
من از خوشبختی ها ی زندگی بهرهمند شدم چون در زندگی عاشق شدم.
عشق در گام های نخستین زیبا و با شکوه است زیرا بلهوسیهای کوچک و حقارت های بزرگ خاکی است.
عشق چراغ راه زندگی است.
عشق زود تر از نسیمی که به بوستان می ورزد در قلب نفوذ می کند.
عشق قوی ترین سپاه است زیرا در یک لحظه بر قلب و مغز و بر جسم حمله می کند.
به همان اندازه که صدف در دریا موجود است در عشق درد وجود دارد.
زمان همه چیز را از بین می برد تنها عشق است که ان را جاوید می سازد.
عشق مرد قسمتی از زندگی او و عشق زن همه ی زندگی اوست.
عشق تنها مرضی است که بیمار از ان لذت می برد.
عشق وسیله ای است که تمام دردسر های کوچک را به یک دردسر بزرگ تبدیل می کند.
اولین طلیعه عشق اخرین تابش عقل است.
به نظر شما عشق واقعی چه عشقی هست؟؟؟؟(عزیزان من پاسخ یادتون نره)
سرم را روی شانه پنجره می گذارم و گریستن آسمان را می نگرم.چه بی پروا می گریی عشق .دانه های اشک بر روی گونه های شیشه می لغزد و خاطرات به روی گونه های من.پنجره های روبه رو بسته اند.
این روزها دیگر کسی به دیدار باران نمی آید دیگر کسی عاشق نمی شود.در کوچه های خلوت تنهایی مان نه رهگذری می خواند و نه درویشی و انگار هیچ شاعری در لحظه های تولد عشق نمی گرید.
درویش به کوچه های ما بیا صدای تو لیلی و مجنون را بیدار می کند.در این باران بی امان بخوان تا عشق جان بگیرد تا کسی بی قرار یارش شود.بزن به دل کوچه ها و آن قدر حدیث عشق و ذکر یا عشق یا عشق یا عشق سر بده که لیلی با پای برهنه خود را به دیدار مجنون برساند.
بخوان درویش صدایت بوی صبح می دهد. کی سر می زند سپیده ما؟ بخوان تا پنجره های بسته گشوده شود و به کوچه ی بی درخت و بی بهار دوباره برگردد.
من نذر کرده ام... نذر کرده ام تار تار گیسویش را دانه دانه با اشک بوسه زنم.
من نذر کرده ام یا عشق یا عشق یا عشق
سلااااااااااااااااام دوستای گلم حالتون چطوره؟ به خدا دلم برا ی تک تک شما ها تنگ شده بود . راستش نمی دونم چه بلای سر این وبلاگم اومده بود که هر کاری می کردم نمی تونستم متنی تو وبم بذارم .امید وارم منو ببخشید اما بهتون قول میدم از این به بعد بیشتر متن وشعر و عکس های قشنگی برای شما بذارم . عزیزان من خوشحال میشم که پیشنهاد بدید که بیشتر در مورد چه چیز های برای شما بنویسم تا شما راضی باشید پس (پیشنهاد)یارتون نره.خوب بالاخره فصل امتحان ها تموم شد امیدوارم همه ی شما دوستای گلم بانمره ها ی عالی این پله های ترقی را به بالا بروید .منم دیروز کارنامه گرفتم خداروشکر نمره هام خوب بود تونستم با موفقیت وسر بلندی امسالم بگذرونم.
خوب خوشگلا برای تابستان برنامه ریزی کردید ؟ راستش من که انقدر بر نامه ها دارم که هرکی ندونه انگار تا اخر عمرمدیگه قرار نیست درس بخونم .راستی تا یادم نرفته از کسانی که من و وبلاگمو قابل دونستند و اومدن سر زدن و نظر دادن ممنون هستم وکسانی که نظرهم ندادن بازم ممنون وکسانی که گذری هم نگاه کردن و متن منم نخوندن بازم ممنون .
مثل همیشه به امید روز های قشنگ در کنار متن های زیبای (روز های زندگی)
Design By : Pichak |